عشق غرق در سیاهی پا ت 15
برو ادامه عقشولی
یک هفته بعد از زبان مرینت
زخم بخیه خوب شد ولی یکم درد میکرد رفته بودیم خونه آدرین گفت فردا بریم شرکت این مدت مرخصی گرفته رفتم توی تختم آدرینم کنارم خوابید و دستاشو رو سرم کشید بعد از مدتی گفت:مرینت از ماه عسلمون خیلی میگذره نظرت چیه بریم مسافرت ؟
میدونستم میخواد آرومم کنه اونم در صورتی که دلش خون بود گفتم:پس شرکت چی؟
گفت:اگه میتونی سریع سه تا طراحی که عقبی رو انجام بده که بتونیم مرخصی بگیریم🤣😂با این حرفش خندم گرفت خوب خودمم به مسافرت نیاز داشتم پس رفتم سراغ طراحی آدرین با لبخنی😁شیرین و پرمعنا منو نگاه میکرد و ریز میخندید منم با این لبخندش تمام غم هام یادم رفت و لبخندی شیرینی واسش زدم لحظه ای بعد اوند پشتم دستاشو رو شونه هام گذاشت موهامو بوسید و به طرحی که میکشیدم خیره شد بعد از مدتی گفت:میرم یه چیزی بیارم بخوریم و رفت پایین.
با رفتنش غم هام دوباره برگشتن دوباره همه چیز از اول یادم اومد ....
از زبون آدرین
رفتم پایین نتوستم بیشتر از این این لخند رو بزنم من فقط برای شاد بودن مرینت میخندم دلم خونه تحمل ندارم مرینتتتتتتت وای خدا من باید تحمل کنم این اولین باری بود که احساس میکردم ضعیف شدم....
یکم کیک داشتیم با دو تا نوشابه بردم بالا تا باهم بخوریم ....
طراحیشو دیدم خیلی قشنگ بود دوباره اون لبخند شیرین و ظاهریمو زدم و نوشابه رو روی میز گذاشتم بلند شد خودش رو روی تخت انداخت و گقت: ببخشید آدرین همش تقصیر من بود مجبور نیستی لبخند بزنی اصن میتونی سرم داد بزنی منو ببخش.
با این حرفش شوکه شدم خودم رو تخت انداختم و خوابیدم کنارش و به سقف خیره شدمو گفتم: نه مرینت هیچ وقت این حرفو نزن هیچ وقت فهمیدی؟
زیر لب گفت: باشه
و بلند شد کیک و نوشابه رو اورد که باهم بخوریم....
یک هفته بعد
مرینت: الو سلام خوبی نیرو
نیراونا: سلام مری ممنونم تو چی
مرینت: ما هم خوبیم ساکوراکو کوش
نیروانا: خرس گنده گرفته خوابیده
مرینت: خجالتم خوب چیزیه ساعت 9 صبحه ها
نیراونا: نمیدونم خوابیده آدرین کوش؟
مرینت: ادرین که 8 بیدار شده داره پنکیک درست میکنه.
نیروانا: فازش چیه؟
مرینت: نمد والا
آدرین: غیبت میکنید؟ خانومی بدو صبونه که دیرمون شد
مرینت: باشه نیراونا بدو دیر شد بای.
نیراونا: بابای
بعد صبحونه یه راس رفتیم فرودگاه و با نیراونا و ساکوراکو سوار هواپیما شدیم قرار بود برای سفر چهارتایی بریم استرالیا و خوش بگذرونیم اونجا جای قشنگی بود....